خطر سقوط پا در چاله!
این چاله ای ملاحظه می کنید دقیقاً روبروی درب ورودی بلوک چهار واقع شده!
اگه اشتباه نکنم یه دوسالی هست که با اعتماد به نفس بالا اینجاس
نه به کسی کاری داره و نه کسی به او کاری!!
اون هفته، رئیس اسبق بلوک گفت: من به خاطر همین چاله استعفا دادم چون دیدم نتونستم از سر راه بردارمش!!
واقعاً چه شجاعتی هر دو تاشون دارن!
اون ول کن نبوده و ایشون ول کن بوده! و ریاست و سیادت را شجاعانه گذاشته کنار!
خوب نگاه کنین و حواستون باشه که گرفتارش نشین
از بستگان و دوستان مهمان هم مراقبت لازم را به عمل بیارید
یادش به خیر یه داستانی قدیما می خوندیم که:
در روستایی که تازه شهر شده در مرکز شهر چاله ای بود که هر روز یک نفر داخلش می افتاد وزخمی می شد.
برای این چاله در شهرداری جلسه ای برگزارشد.
یکی از کارشناسان گفت: فهمیدم ما یک آمبولانس می بریم کناره چاله می گذاریم .هرکسی که افتاد فورا می بریمش به بیمارستان مرکز شهرستان.
بقیه هورا کشیدند وگفتند : مشکل حل شد.
یکی دیگر از کارشناسان گفت: الحق که همه شما کم اطلاع هستید. این هم راه حل شد؟
بقیه گفتند: خوب تو میگی چه کار کنیم ؟
کارشناس گفت: آمبولانس همیشه دیر می رسه، یک بیمارستان کنار چاله می سازیم.
بقیه هورا کشیدند وگفتند: خوب مشکل حل شد.
شهردار که صحبت های همه را گوش می داد با عصبانیت گفت:
خاک برسرم با این کارشناس هایم! آخه اینها هم شد راه حل؟
شهردار گفت : این چاله رو پر می کنیم ویک چاله دیگه کنار بیمارستان می کنیم!!!!!
بنده هم پیشنهاد میکنم یه جلسه بذاریم و راهکارهای حل چاله خودمونو را با همفکری بررسی کنیم.